دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ → امروز ← Monday, 25 November , 2024 | ساعت ۰۳:۴۲

درباره سیل ترکمن صحرا – turkmensahra
فارسی | تؤرکمنچه | English | Deutsch | Türkmençe

درباره سیل ترکمن صحرا


طی قرون متمادی انسان با طبیعت همزیستی مسالمت آمیزی داشته است. در ۴۰-۳۰ سال گذشته در ایران و بخصوص در مناطق شمالی، در پی سودجویی و منفعت طلبی صاحبان زور و زر دست اندازی های بی حد و حصری بر طبیعت صورت گرفته است. جنگلها تار و مار شدند، مراتع از بین رفتند و بجای آنها ویلاها ساخته شده و یا به کاربریهای دیگر اقتصادی و تجاری تغییر یافتند. در مسیر سیلابهای قدیمی جاده ها و راه آهن ساختند و روستاهای جدید احداث کردند. این دست اندازیها به طبیعت بیش از توان همزیستی با آن بود.

گفته می شود باران به مقدار زیاد و ناگهانی بارید، این ناپایداری آب و هوا از مشخصات طبیعی مناطقی همچون ایران است. این که برخی حوادث طبیعی همانند سیل یک دوره بر گشت سی، چهل و یا حتی صدساله  دارند، اینها نیز پدیده جدیدی نیستند. پدیده جدید مسئولانی هستند که بدون مطالعات جامع و کافی و بدون توجه به نظرات و متخصصین امور و صرفا جهت سودجویی ها بیشتر به سدسازی ها و از بین بردن جنگلها و مراتع و ساخت و سازهایی بدون توجیه علمی و محیط زیستی اقدام می کنند. همه اینها در اثر فساد اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران است.

اینکه می گویند باران یکباره زیاد بارید و حجم آب رودخانه سه برابر شد همه توجیهاتی برای عدم توانایی مسئولین است. ساخت سدهایی  بخشا غیرلازم بدون مطالعات لازم، بهره برداری از بستر رودخانه ها، عدم لایروبی رودخانه ها و از همه مهمتر نابودی جنگلها که خود مسئولین نیز در غارت آنها نقش داشتند، ضرباتی مهلک به طبیعت منطقه زده است . طبق نظر کارشناسان در ۴۰ سال اخیر ۱۲۶ هزار هکتار از جنگلهای گلستان از بین برده شده است. بنا به نظر محققین جنگل ۴۰۰ برابر یک مرتع و یک مرتع ۱۰۰ برابر یک زمین کشاورزی در پذیرش  آب نقش دارند. جنگلها و مراتع بمانند بزرگترین سدها در نگهداشت آب هستند.     

سیل برخلاف زلزله قابل پیش بینی است و بدین لحاظ می توان خسارت و صدمات آن را با مدیریتی آگاه و توانا به حداقل رساند. مدیریت بحرانی که دارای نقشه جامعی برای مقابله با سیل باشد. اما در این سیل هیچ مدیریت بحران وجود نداشت. استاندار روز اول سیل حضور داشت و روز بعد به تعطیلات خارج از کشور رفت. جناب رئیس جمهور در جزیره کیش استراحت داشت. هیچ مقام و مسئول دولتی که بتواند پاسخگو باشد و اقدامی بکند حضور نداشت. مردم بصورت خودانگیخته به یاری همدیگر شتافته و در حد و توان خود بحران را مدیریت کردند.

سیل در آق قلا فاجعه بود. سیل ۹۰ درصد شهر را گرفته بود. راه آهن گرگان به اینچه برون بمانند سدی مانع عبور سیلاب شده بود و لحظه به لحظه بر شدت بحران افزوده می شد. هیچ تونل یا پل بر روی این مسیر راه آهن نصب نشده بود. به ذهن طراحان این راه آهن خطور هم نکرده بود که اگر در این مسییر سیلابی بیاد آب بایستی چگونه از این سد راه آهن عبور کند. همه مردم میدانستند که این راه آهن بایستی شکافته شود تا مسیر طبیعی خود را بپیماید.

استاندار بعنوان مدیر بحران استان که خارج از کشور بود. آقای ضمیر فرماندار آق قلا بعنوان مدیر بحران آق قلا نیز،آنقدر ناتوان و ناکارآمد بود که جرئت دستور شکافتن دیواره راه آهن را بدهد. مدیر کل راه آهن گرگان نیز، با شکافتن راه آهن شدیدا مخالفت می کرد. اما نه مردم و نه فرماندار آق قلا از ترس نیروهای امنیتی و عواقب کار نتوانستند اقدامی کنند. تا اینکه سیل بسیاری خانمانها را برباد داد و بعد از سه روز مدیر کل راه ایران اجازه شکاف سد راه آهن را داد و پس از آن سیلاب جریان یافت و سطح آب در شهر آق قلا نسبتا کاهش پیدا کرد.

حال که سیلاب به طرف امچلی ، خواجه نفس  و کمیش دپه در حرکت است، هیچ مدیریت دولتی به مهار آن دیده نمی شود. در این مناطق نیز، مردم بصورت گسترده و با هماهنگی با ایجاد کانالهای انحرافی و ساختن سدی از کیسه های شن مانع ورود سیل به کمیش دپه می گردند.

صدا و سیمای استان و مسئولین حکومتی سعی در اندک نشان دادن ابعاد این سیل داشتند، اما به مدد گروه های تلگرامی و دیگر امکانات دنیای مجازی فعالین ترکمن توانستند ابعاد فاجعه آمیز این سیل را به مردم ایران و جهانیان نمایان سازند. بعد از آن بود که آقای جهانگیری، آقای لاریجانی، رئیس مجلس، وزیر کشور، وزیر اقتصاد و برخی دیگر به آق قلا آمدند و حتی حسن روحانی، رئیس جمهور را هم مجبور کرد سری به مناطق سیل زده آق قلا بزند. از نمایندگان ترکمن در مجلس در روزهای نخست هیچ  حضور محسوسی نداشته و به صدوراعلامیه هایی اکتفا نمودند، تنها آقای هزارجریبی نماینده گرگان و آق قلا از همان  روز نخست حضور فعالی در میان مردم آق قلا داشت.

آقای جهانگیری، معاون رئیس جمهور، استاندار گلستان آقای مناف هاشمی را اخراج کرد. این خواسته حداقل مر م بود، هرچند آقای هاشمی به گفته آقای محمود صادقی نماینده مجلس، این استاندار غیر بومی هیچ علاقه ای به استان نداشت و از همان ابتدا مشغول لابی گری برای انتقال به تهران به پست معاونت وزیر اقتصاد داشت.

اخراج هاشمی نیز فرار به جلو به جهت عدم پاسخگویی مسئولین بالای حکومتی است.  آقای وزیرکشور و رئیس جمهور مسئولیت انتخاب این استاندار غیربومی بی مسئول، علیرغم وجود نیروهای توانا، کارآمد و مدیر در منطقه  را بپذیرند و با پذیرش این اشتباه استانداری بومی و توانا را انتخاب کنند.

همه مسئولین منطقه از آن کسانی  که از ابتدا مانع بازشدن دریچه ها و تخلیه آب سدها شدند و آن کسانی که مانع شکافتن راه آهن شدند، آن کسانی که با عدم لایروبی سد وشمگیر نتوانستند دریچه هایش را باز کنند و آن کسانی که لایروبی رودخانه های گرگان و اترک را انجام ندادند، و بسیاری دیگر بایستی پاسخگوی این اعمال خود باشند.

آقای ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه، به سازمان بازرسی کل کشور دستور نظارت به کمک رسانی و رسیدگی به نقش دستگاه های دولتی در این بحران سیل را داد،  به ارتش و سپاه نیز دستور داده شد که با امکانات خود به مناطق سیل زده کمک کنند.

بنظر می رسد این سیل و عواقب آن نیز بخشا به محل نزاع جناح های حکومتی و خودنمایی آنها بدل شده است.

عواقب و پیامدهای این سیل بسیار گسترده خواهد بود. بسیاری از خانه ها ریخته و بسیاری دیگر غیرقابل سکونت هستند. زمینهای های کشاورزی و محصولاتشان نابود  شده و بسیاری دامها که تلف شدند. بسیاری دار و ندارشان را از دست  داده اند. جبران این خسارات و بازسازی خرابی های این سیل وظیفه دولت است. در میان هیاهوهای سیاسی نبایستی به فراموشی سپرده شود. نمایندگان ترکمن و غیر ترکمن استان گلستان وظیفه پیگیری آن را دارند.

این سیل جنبه امیدوارکننده ای نیز داشت. مردمی که تا دیروز خبری از همدیگر نداشته و بمانند بیگانه نسبت بهم بودند، آنچنان به یاری هم شتافتند، غذایشان و محل سکونتشان را با هم تقسیم کردند، چنان با هم به پرکردن کیسه های شن یاری کردند که مثال زدنی بودند. نشان دا دند که کس نخارد  پشت من جز ناخن انگشت من.  

خدایقلی

TS
TS
فارسی | تؤرکمنچه | English | Deutsch | Türkmençe