قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط “مجلس خبرگان قانون اساسی” در ۱۷۵ اصل تصویب شد. اصلی نیز مربوط به زبان رسمی و زبانهای قومی در آن گنجانده شد.
تدریس به زبان قومیتها در ایران قانونی است
در اصل ۱۵ قانون اساسی ایران آمده است: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است».
اصل ۱۹ قانون اساسی ایران نیز “برابری قومی” نام دارد و درآن چنین توضیح داده میشود: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود».
کارشناسان مسائل قومی و زبانی متفقالقولاند که با گذشت بیش از چهار دهه از تصویب قانون اساسی کشورهنوز اصول مربوط به زبان مادری آن اجرا نشده است.
قانون اساسی ترکیه چه می گوید؟
مسئلهی زبان در قانون اساسی کشورهمسایه ترکیه چگونه بیان شده است؟ درمادهی سوم قانون اساسی ترکیه دربارهی زبان این کشورچنین آمده است: «زبان رسمی ترکی است». بر اساس این تعریف مختصر از زبان در قانون اساسی ترکیه اقوام مختلف از جمله اقلیت ملی کرد در این کشوراز حقوق یکسان زبانی با ترکی برخوردار نیست.
اما رهبران ترکیه به کردها وعده دادهاند، مشکل زبانی آنها را حل کنند. عبدالله گل رئیس جمهور پیشین بر این باور است: «زبان رسمی در ترکیه، زبان ترکی است، اما سایر زبانها به عنوان بخشی از میراث زندهی فرهنگی باعث غنای کشورهستند و طبق قانون اساسی، دولت موظف به حفظ زبانهای رایج در ترکیه است.»
کمال سیدو، مسئول امور خاورمیانه در”بنیاد مدافع حقوق اقوام تحت ستم” که مرکز آن در شهر هانوفر آلمان واقع است میگوید، برای عملی شدن وعدههای رهبران ترکیه این مسئله باید در قانون اساسی این کشور گنجانده شود. به نظر کمال سیدو، هر دستاورد مثبتی در قبال مطالبات کردها در ترکیه بدون تدارکات قانونی بینیتجه خواهد ماند. وی تاکید میکند، اگر اصول قانون اساسی در ترکیه رعایت نشود، میتوان به دادگاههای این کشور و یا دادگاه حقوق بشراروپا شکایت کرد..
زبانهای عربی و کردی زبانهای رسمی دولت عراق
قانون اساسی عراق در سیام ژانویهی سال ۲۰۰۵ به همهپرسی عمومی گذاشته شد و یکی از مهمترین مواد آن مربوط به زبان مادری است. در مادهی سوم قانون اساسی عراق آمده است: «عراق کشوری دارای اقوام، ادیان و مذاهب مختلف است».
در ماده ۴ نیز آمده است: «زبان عربی و کردی زبانهای رسمی عراق هستند و عراقیها حق دارند طبق اصول آموزش زبانهای مادری مانند ترکمنی یا سریانی، ارمنی یا هر زبان دیگری را در موسسههای آموزشی دولتی یا خصوصی به فرزندان خود آموزش دهند».
دولت چگونه مواد مربوط به زبان را اجرا می کند؟
وظایف دولت عراق در قانون اساسی این کشور برای اجرای مواد مربوط به زبان مادری صریح و شفاف تعریف شده است. در بخش دوم، ماده چهارم قانون اساسی عراق چگونگی اجرای احکام مربوط به زبان مادری به شرح زیر تعیین می شود:
الف: انتشار دو روزنامهی رسمی به این دو زبان؛
ب: دراماکن رسمی مثل پارلمان، هیئت دولت، دادگاهها و کنفرانسهای رسمی از این دو زبان استفاده میشود؛
ج: اسناد رسمی و نامهها به این دو زبان به رسمیت شناخته میشود و اسناد رسمی نیز به این دو زبان منتشر میشوند؛
د: طبق ضوابط آموزشی، مدارس دو زبانه دایر خواهد شد.
ه: هر مسئلهی دیگری مثل پول، گذرنامه و تمبر که اصل برابری برای آن ضروری باشد.
به منظور اجرای مواد مربوط به زبان «نهادها و دستگاههای فدرال در منطقهی کردستان از هر دو زبان استفاده میکنند. زبان ترکمنی و سریانی در واحدهای اداری که اکثریت جمعیت را در آنجا تشکیل میدهند زبان رسمی به شمار میروند. در صورتی که اکثریت مردم یک منطقه یا استان در همهپرسی عمومی موافقت کنند، هر منطقه یا استان میتواند هر زبان محلی را به عنوان زبان رسمی دیگر خود برگزیند».
زبانهای قومیتها، زبانهای رسمی دولت افغانستان
افغانستان نیز کشور چندملیتی محسوب میشود و مواد مربوط به زبانقومیتها در قانون اساسی این کشورجایگاه ویژهای دارد.
در مادهی ۱۶ قانون اساسی افغانستان آماده است: «از جمله زبانهاى پشتو، دری، ازبکی، ترکمنی، بلوچی و پشهیی، نورستانی، پامیرى و سایر زبانهاى رایج در کشور، پشتو و درى زبانهاى رسمی دولت میباشند. در مناطقی که اکثریت مردم به یکی از زبانهاى ازبکی، ترکمنی ، پشهیی، نورستانی، بلوچی و یا پامیری تکلم مینمایند، آن زبان علاوه بر پشتو و درى به حیث زبان سوم رسمی میباشد و نحوهی تطبیق آن توسط قانون تنظیم میگردد. دولت براى تقویت و انکشاف همهی زبانهاى افغانستان پروگرامهاى موثر طرح و تطبیق مینماید. نشر مطبوعات و رسانههاى گروهی به تمام زبانهاى رایج در کشور آزاد میباشد».
وظیفه ی دولت در حمایت از زبانهای قومی
در افغانستان علاوه بر رسمیت یافتن زبانها، وظایف دولت نیز برای اجرای مواد و اصول قانون اساسی مشخص شده است. بر اساس مادهی ۴۳ قانون اساسی افغانستان دولت موظف است، زمینه را برای تدریس زبانهای قومی فراهم کند: «تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است که تا درجهی لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی به صورت رایگان از طرف دولت تامین میشود. دولت مکلف است به منظور تعمیم متوازن معارف در تمام افغانستان، تامین تعلیمات متوسطهی اجبارى، پروگرام موثر طرح و تطبیق نماید و زمینهی تدریس زبانهاى مادرى را در مناطقی که به آنها تکلم میکنند، فراهم کند».
در وزارتخانهی معارف افغانستان بخش مربوط به زبانهای قومی نیز دائر گشته و دولت این کشور برای حفظ زبانهای قومی افغانستان حمایت مادی میکند. مضاف بر آن نزدیک به ۱۰۰ شبکهی رادیویی و بیش از ۳۰ شبکه تلویزیونی نیز به زبانهای مختلف در این کشورعمدتا پشتو و دری فعالیت میکنند.
رویکردهای متفاوت به زبانهای قومی
از نظر کارشناسان، رسمیت یافتن زبان قومیتها در قانون اساسی مشارکت آنها را در سرنوشت سیاسی کشور افزایش میدهد و وحدت و انسجام بیشتری را در کشور تامین میکند.
کارشناسان مسائل قومی در ایران انتقاد میکنند که با گذشت حدود چهار دهه از گنجانده شدن اصول مربوط به زبانهای قومی در قانون اساسی، هنوزهم به تنوع زبانی به عنوان عاملی تهدیدآمیز مینگرند، اما در کشوهای همسایه مسئلهی تکثر زبان گنجینه و ثروت معنوی تلقی میشود.
سازمان ملل متحد نیز به مناسبت روز جهانی زبان مادری بار دیگر از کشورهای عضو خواسته است، حقوق اقلیتها را به رسمیت بشناسند و در تدریس زبان مادری آنها را یاری کنند. رشد، توسعه و وحدت کشورها بهنظر این سازمان از جمله در گرو آزادی زبان مادری قومیتهای ساکن آن امکانپذیر است.
طاهر شیرمحمدی