در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شاهد استقبال کمسابقه اقلیتهای قومی و مذهبی از یک کاندیدا بودیم؛ آنچنان که حسن روحانی توانست رأی اول استانهای سنینشین ازجمله کردستان و سیستانوبلوچستان را به خود اختصاص دهد. به نظر شما دلیل رأی بالای اهل سنت به روحانی چه بود؟
من فکر میکنم آنچه سبب شد در این دوره از انتخابات جامعه اهل سنت در گوشه و کنار کشور و با هر قومیت و نژادی به حسن روحانی رأی دهند، تحلیل شرایط و شخصیت کاندیداها بود، آنها با بررسی مواضع کاندیداهای ریاستجمهوری به این نتیجه رسیدند که تنها نامزدی که میتواند به خواستهها و نیازهای آنان پاسخ دهد، فقط آقای روحانی است. البته آنچه سبب شد روحانی رأی اقلیتهای مذهبی را جذب کند فقط مواضع انتخاباتیاش نبود، بلکه اقدامات او در دولت یازدهم هم ملاک انتخاب بود. هرچند دور اول ریاستجمهوری روحانی دراینباره با انتقاداتی روبهرو بود اما اهل سنت کشور میدانست که دیگر کاندیداها چیزی در چنته ندارند. اهل سنت نظر به اینکه روحانی خود شخص حقوقدانی است و آشنا به مسائل حقوقی شهروندان است، به این باور رسیدند که او میتواند در سایه «بیانیه ١٠مادهای اقوام و مذاهب» و «منشور حقوق شهروندی» که در دوره اول ریاستجمهوری ارائه کرده، به مطالبات اهل سنت جامه عمل بپوشاند. نباید از یاد برد كه آقای روحانی تنها رئیسجمهوری است که در کابینه خود نهادی به نام دستیاری اقوام و مذاهب به مسئولیت علی یونسی برای پیگیری حقوق و مطالبات اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی به وجود آورد و این نکته هم نشان از این دارد که او اهتمامی جدی برای حل نارساییها دارد بنابراین این مسئله و عملکرد برای اهل سنت در حمایت و انتخابش کافی بود تا او را بار دیگر به پاستور برساند.
به عنوان یک فعال سیاسی و کسی که نمایندگی اهل سنت در مجلس را برعهده داشته، فکر میکنید مطالبات اهل سنت از دولت دوازدهم و آقای روحانی در چهار سال آینده چیست؟
اهل سنت مطالبهای جز پیادهکردن قانون اساسی جمهوری اسلامی که ناظر بر اجرای عدالت و مساوات است، ندارد. به همین دلیل آنها در حوزه مطالبات راهبردی و استراتژیک خود خواهان اجرای دقیق قانون اساسی و برچیدن چتر نگاه امنیتی است.
در حوزه اقدامات جزئی هم باید گفت که مطالبات اهل سنت از دولت دوازدهم، انتصاب و بهکارگیری مدیران بومی در سطح استاندار و معاون استاندار در مناطق و استانهای اهل سنتنشین است. در سطح کلانتر هم انتظار داریم آقای روحانی بتواند در کابینه خود- حداقل در سطح یکی از معاونان یا وزرا- سهم اهل سنت ایران را لحاظ کند.
موانع برآوردهشدن كامل مطالبات اهل سنت در چهار سال اول ریاستجمهوری چه بود؟ فكر میكنید آقای روحانی در چهار سال دوم بتوانند در این خصوص گامهای جدیتری بردارند؟
همچنان که گفتم، آقای روحانی در چهار سال اول برای پیگیری حقوق و مطالبات اهل سنت گامهای مثبت و سازندهای را در سایه سیاستهای شفاف و صادقانه خود برداشتهاند. این گامها هرچند لازم بودند اما کافی به نظر نمیرسند. قطعا اهل سنت نه در این دوره بلکه در چهار سال پیش و انتخابات سال ٩٢ هم برگ برنده آقای روحانی بودند. آقای روحانی هم به خوبی از جایگاه اهل سنت کشور و اهمیت رأی آنها باخبر است. در همین راستا هم جامعه اهل سنت متقابلا باید احساس کنند که نیازهای آنها و توجه به خواستههایشان در اولویت امور دولت دوازدهم قرار دارد. من فکر میکنم مجموع این شرایط چه از جانب روحانی و چه از جانب اهل سنت چشماندازی مثبتتر را نسبت به چهار سال اول ایجاد میكند.
آیا حمایت جامعه اهل سنت کشور از جریان حامی حسن روحانی را باید یک اقدام واکنشی در مقابل جریان اصولگرا دانست یا آن را رأی ایجابی تحلیل کرد؟
از آنجا که فکر و جریان اصلاحطلبی و اعتدال ناشی از آن، بیشتر به فکر خدمت به ملت و اقوام و مذاهب است و همچنین نگاه یکسانی به همه مردم ایران دارد و تلاش بیشتری برای برآوردهکردن شعار «ایران برای همه ایرانیان» میکند بنابراین اهل سنت هم سعی میکند از این تفکر حمایت کند. ناگفته نماند دلیل دیگر این حمایتها این است که جریان اصولگرایی تاکنون قدمی برای اهل سنت و تحقق مطالباتشان برنداشته و تاكنون در عمل ثابت نکرده است که میتواند مدافع حقوق اهل سنت باشد. اهل سنت هم لزوم، نیاز و ضرورتی در حمایت از کاندیداهای این جریان نمیبیند. در مجموع این شرایط من فکر میکنم رأی بیش از ششمیلیونی اهل سنت به روحانی نه یک لج گروهی و حرکت سطحی زودگذر، بلکه یک میانبر و درعین حال برگزیدن راهی درست به نام اندیشه اعتدال برای تحقق مطالبات خود است.
توجه به این نکته ضروری است که نوع رفتارهای سیاسی- انتخاباتی اهل سنت فقط در حد یک تاکتیک است و استراتژی برای تقابل با هیچ کسی را ندارد چراکه اینگونه اندیشهها فقط و فقط باعث تضعیف کشور میشود؛ به همین دلیل هم اهل سنت همواره در پی آن است که از راههای مدنی و انتخابات به مطالباتش دست یابد و مهمتر از آن، قطعا دستیابی به این مطالبات را هم فقط برای رشد و پیشرفت کشور به کار میبرد.
با توجه به اظهارات برخی نمایندگان در رابطه با بهکارگیری وزیر اهل سنت، فکر میکنید رئیسجمهوری منتخب چه اندازه میتواند در این مسیر و در دولت جدید خود عمل کند؟
ما امیدواریم که روحانی بتواند در مشارکت مدیریتی اهل سنت راهگشا باشد؛ چرا که او خوب میداند توسعه ایران بهویژه در حوزه اقتصادی که نیاز ضروری و اولویت اصلی کشور است، در سایه مشارکت همگانی پدید میآید. نکته دیگر هم پاسخ به این ابهام است که چرا در رده مدیریت ارشد اجرائی مانند وزرا یا معاونان وزرا یا حتی استانداران، چه ویژگی، توانایی و خصوصیت مدیریتی وجود دارد که در اهل سنت یافت نمیشود؟ من معتقدم بهکارنگرفتن، نه در تفاوت تواناییها، بلکه در تفاوت دیدگاههاست که خوشبختانه حسن روحانی از این دیدگاه رنج نمیبرد و امید میرود از نخبگان و مدیران ارشد اهل سنت هم در کابینه خود استفاده کند. مثلا برای استانهایی که از اکثریت اهل سنت برخوردارند، استاندارانی اهل سنت از همان استان را به کار گیرد و حتی کرسیهایی از هیئت دولت را به مدیرانی برخاسته از اهل سنت اختصاص دهد.
اهل سنت با توجه به شخصیت حسن روحانی و پتانسیلهای بالقوه و بالفعل او که همواره یک سیاست لبخند توأم با قاطعیت را دارند، امیدوار است روحانی توانایی شكستن تابوی فراهمآوردن حضور مدیریتی اهل سنت را داشته باشند و همانگونه که در سایه مدیریت او، کشور ایران از بنبست چالشی به نام تحریمهای هستهای با راهکار برجام خارج شد، بتواند برجامی را هم برای چالش تحقق مطالبات اهل سنت ایران داشته باشد. قطعا روحانی در شرایط امروز کشور تنها فرد و درعینحال شایستهترین فردی است که میتواند این كار را بکند.