بعد ازانتشاریادداشت “چند راه برای کاهش شکافهای قومی مذهبی” در سایت اولکامیز و ترکمن سسی و ترکمن نیوز و گروههای تلگرامی در فضای مجازی با اعتراضات گسترده خوانندگان روبرو شد مخصوصاً در مورد بند ۷ یادداشت که در مورد ازدواجهای برون قومی و برون مذهبی اشاره شده بود.
البته هدف اصلی یادداشت بند هفت نبود بلکه هشدار به خطرات احتمالی آینده بود. یکی از وظایف نویسندگان بیرون آمدن از فضای سیاسی روزمره و توجه و هشدار به خطرات احتمالی که ممکن است در آینده رخ دهد می باشد تا بروز فاجعه قبل از وقوع آن گرفته شود. بعضی از دوستان این نگرانی را بی مورد دانستند و گفته اند در ایران شیعه و سنی در صلح و صفا زندگی می کنند و چنین شکافهایی وجود ندارد و بی خود دنبال انحلال قوم اقلیت خود در درون قوم اکثریت نباشید. البته نگرانی هویتی دوستان چندان بی مورد نیست بنده هم زیاد مخالف آن نیستم.
افزایش ۲۰۰ برابری زندانیان در ایران
اما قرائن و شواهد خطرات بزرگتر مشکلات اجتماعی سراسری را نشان می دهد که بسیار نگران کننده است. بنده به چند مورد آن اشاره می کنم که ایران ازلحاظ اجتماعی درچه وضعیتی به سر می برد. ایران قبل از انقلاب ۳۷ میلیون نفر جمعیت داشت و تعداد زندانیان آن حدود ۱۰ هزار نفر بود . حالا حدود چهل سال بعد ازپیروزی انقلاب این تعداد بالای ۲۰۰ هزار نفر رسیده است که افزایشی حدود بیست برابری را نشان می دهد. این درحالی است که جمعیت کشور در همین مدت اندکی بیشتر از دو برابر شده است. تعداد پرونده های دادگستری به ۱۵میلیون نفر رسیده است.
اگر در هر پرونده حداقل دو نفر در گیر باشد حدود سی میلیون نفر می شود. اگر جمعیت هشتاد میلیون نفری ایران را به خانواده های چهار نفری تقسیم کنیم که حدود بیست میلیون خانوار می شود که تعداد افراد درگیردر دادگاهها یک و نیم برابر تعداد خانوارهای ایرانی است.
گفته می شود استاندارد خود کشی در جهان برای هر صد هزار نفر بیست نفر است اما این تعداد در ایران به دوهزارنفر در هر صد هزار نفر رسیده است که صد برابر استاندارد جهانی می باشد. در مورد اعتیاد به مواد مخدر هم ایران بعد از افغانستان مقام دوم را دارد. سن ازدواج بالا رفته و تعداد طلاقهای به وقوع پیوسته به یک سوم ازدواجهای صورت گرفته در شهرهای بزرگ مانند تهران رسیده است. قتل و نزاعهای خیابانی وضعیت نگران کننده ای دارد.دروغ و عدم صداقت بیشتر شده است و سرمایه اجتماعی (اعتماد به بکدیگر) کاهش پیدا کرده است.
بحران نفت مانع آشکارشدن بحران اجتماعی می شود
حالا به مشکلات اقتصادی اشاره ای نمی کنم و مشکلات زیست محیطی مانند خشک شدن دریاچه ها و تالابها و رودخانه ها و کاهش آب سفره های زیر زمینی وآلودگی آب دریاها و کاهش حجم جنگلها و زمینهای کشاورزی و مراتع و فرسایش خاک را فقط می شمارم که اینها هم بی ارتباط با مشکلات اجتماعی نیست.
این مانند این است به قول بعضی از جامعه شناسان برجسته کشور وضعیت اجتماعی ایران مانند دیواری است که آجرهای آن بدون ملات روی هم چیده شده است که چسبندگی لازم برای حفظ یکدیگر را ندارند و ممکن است با کوچکترین زمین لرزه فروبریزد.
آنچه مانع آشکار شدن بحران اجتماعی در ایران شده است تسلط و اقتدار حکومت مرکزی و درآمد سرشار پول نفت می باشد. اگر خدای نکرده این تسلط و اقتدار به هر دلیلی خدشه دار شود احتمال دارد این بحران خودش را نشان دهد و جامعه دچار بی ثباتی شود که همه ی مردم از آن ترس و وحشت دارند.
سایت اولکامیز- امان محمد خوجملی